و اينک توجه شما را به عکسی از نويسنده وبلاگ آبريزگاه جلب می کنم !

آبريزگاه به نامهای تکراری اعتراض دارد !
نظر به اين که بسياری از وبلاگ نويسان آنقدر اسم اضا�ه می آورند که روی پاشنه پايشان هم اسم می گذارند ، اما بعضی ديگر آنقدر کم می آورند که ناچارند از روی دست يکديگر اسم بگذارند ، و در راستای تحقق عدالت اجتماعی ( تاريخ ، جغرا�ی ، مدنی ) و مقابله با ثروتهای باد آورده ، همچنين جلوگيری از کليک اشتباهی که امری است در راستای مال مردم خواری ، از امت هميشه در وبلاگ تقاضا داريم از گذاشتن نامهای تکراری خودداری نموده ، آنهايی که کم دارند از آنهايی که زياد دارند ، به زور اسلحه و با پس گردنی هم که شده است ، اسم بگيرند !
ضابطين آبريزگاهی موظ�ند در صورت مقاومت هر يک از طر�ين ، اسم خودشان را پيشکش بنمايند و يا پيشوند و پسوند مناسبی برای هر يک از نامهای تکراری پيدا بکنند ، تا حداقل وقتی همه آقازاده ها " حسن آقا " هستند ، بتوانيم آنها را با نام �اميلشان صدا بکنيم !

تبصره 1 - کليه وبلاگهای �ارسی از اين قاعده مستثنی هستند !
تبصره 2 - هرگونه تشابه اسمی و رسمی با هر يک از وبلاگهای �ارسی زبان ، شديداً انکار می شود !
تبصره 3 - ما به در آبريزگاهمان بخنديم که پا توی ک�ش وبلاگداران �ارسی بنماييم !

توضيح واضحات - البته واضح و مبرهن است که منظور ما از " حسن آقا " ، اين حسن آقا نمی باشد ؛ ما آن چند تا حسن آقای ديگر را عرض می کنيم که معرو� حضور همگی هستند !

بعد از تحرير - خدا را شکر که آبريزگاه نزديک بود ، ما که از شدت ترس ... زهره ترک شديم تا اين دو کلمه حر� را زديم !

نقل قول مستقيم از �رهنگ �ارسی عميد جهت ر�ع هر گونه شبهه :
- "زهره" : کيسه زرداب ، کيسه ص�را ، پوستی است کيسه مانند که به کبد چسبيده و زرداب در آن جا دارد. قدما معتقد بودند که ترس شديد سبب ترکيدن زهره می شود ، امروز هم کسی را که به سبب ترس شديد بی هوش شود ، می گويند زهره ترک شد.

ضرب المثل آبريزگاهی - هر زردی زهره نميشه !

وقتی کسی تا کمر �رو برود ، اميدی به نجاتش نيست !

اين هم يک نمونه واقعی از اين آبريزگاه های اعجاب انگيز که حالا احتمالاً طرز کارش را بلديد !

قابل توجه علاقه مندان به امور آبريزگاهی :
طريقه است�اده از آبريزگاه های ژاپنی را حتماً ببينيد و با خطرات احتمالی آن آشنا شويد !!!

مخم داغ کرده است ، چرا اين وبلاگ به يک قسمت مشخص از يک وبلاگ ديگر لينک نمی دهد ؟! پس چطور به آرشيو هودر به اين خوبی وصل شده است ؟! ... آهای ، ايها الناس ، پارتی بازی ...
هل من ناصر ينصرنی ؟!
حامد بنايی که ته مطالبش لينک ندارد ، زهير هم که هک شده است ! پس اسم کی را بگذارم اينجا که از طريق کنتورش بکشانمش توی آبريزگاه و سرش را ببرم ! نه ، يعنی ازش کمک بخواهم ! ... بابا يکی به داد من برسد !

به اين ميگن توالت ! ... کي� کردين ؟!

ر�تيم به آرشيو سردار سازندگی که مشکل اين لينک پايين را برطر� کنيم ، مشکلمان حل نشد ، اما در عوض چششممان خورد به يک سوژه ناب آبريزگاهی همراه با لينک مربوطه ! ... خدا را شکر که بالاخره يک ن�ر اين جا را جدی گر�ت !

هورا ! ... به سلامتی مرجان خانم ! ... اين يارو ديوونه هه گ�ته بود مستجاب الدعوه است ها ؛ ما باور نکرديم !!!

اشتباه نکنيد ، اين يک پيام تبليغاتی نبود !!! ... کا�ی است کمی به معنيش �کر بکنيم ؛ مثل اين که بد هم نگ�ته است ، نه ؟!

آبريزگاه ، تنها مکانی است که از صداقت لبريز است !

امروز شست ما خبردار شده است که يک مغز �راری از بلاد استکباری ، به خوانندگان عاشق وبلاگداری ، يک شست گنده تقديم کرده است به اندازه کله يک قناری !