Thursday, February 07, 2002

اگر می خواهيد بدانيد اين آبريزگاه چيست و از کجا در اينجا سبز شده است ، بايد بگويم همه چيز از اين جا شروع شد که يک آدم خل و چلی در وبلاگش چرنديات زيررا آورد :

«ميدونين ، من يک پيشنهاد دارم ؛ اما اگر می خواهيد به آن بخنديد لط�ا قبل از خنده �راموشش کنيد! به نظر شما می شود يک وبلاگ درست کرد که ورود به آن برای همه آزاد باشد؟ يعنی همه اسم و رمز عبورش را داشته باشند و هر وقت دلشان خواست بروند تو و هر چه دلشان خواست بنويسند ؟ ( يک چيزی تو مايه همين توالت عمومی های خودمون !!! )
شايد �کر بکنيد خوب که چی بشود؟! راستش خودم هم خيلی به اين �کر کردم ؛ اما چون به نتيجه ای نرسيدم ، زياد شدن وبلاگها را بهانه ميکنم ! اين جوری همه می توانند علاوه بر وبلاگهای مورد علاقه شان ، اين يک وبلاگ را هم بخوانند.
اسمش را هم می توانيم بگذاريم خانه دوست يا حتی همين مستراح �رنگی! چطوره؟»

اما هنوز دلش نيومده کد آبريزگاه را لو بدهد ! اموال عمومی را وسيله است�اده شخصی کرده است. شده است. يک پا غارتگر بيت المال برای خودش ! بايد بگيريم بيندازيمش زندان ، کليد اينجا را هم از چنگش در آوريم. پس همگی همصدا با من بشعاريد: مرگ بر غارتگر بيت المال...مرگ بر سرور سطل آشغال ...مرگ برغاصب تيم �وتبال ...مرگ بر...


Wednesday, February 06, 2002

شايد هم اصلا همين لامپ ...لامپ مناسب توالت يه خونه اي باشه (گلاب به روي همتون!) - نقل از وبلاگ لامپ.
خدا را صد هزار مرتبه شکر ، بالاخره يکی پيدا شد يک لامپ اينجا آويزون کنه !!! داشتيم با کله می ا�تاديم تو چاله چوله های نامربوط ، گلاب به رو می شديم، دور از جون شما.

Sunday, February 03, 2002

ای بابا ، اين بيچاره هم که همان مشکل را دارد ! امان از اين خطای شماره 104 !
هر وقت از وبلاگ خودم نااميد می شوم يا خيلی خوابم مياد ، يک سر به اينجا ميزنم ! امشب هم که هر دو تاش با هم است. بلاگ لعنتی خودم ، پابليش نمی کند ! �قط به اين علت که چند تا از متنهای پينگليشش را �ارسی کرده ام !
در ضمن اين جناب سيب زمينی نبود که مستجاب الدعوه شده بود؟! آخه الان در وبلاگش خواندم که آرزوی يک دستشويی اينترنتی کرده است !!! بابا چه نشسته ای که يه دونه ماهش اينجا هست ، مثل دسته گل.�قط هنوز ا�تتاح نشده است ؛ چون کارگر نداريم تميزش بکند !